کد مطلب:216867 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:285

احسان به دشمن
یكی از افرادی كه بهانه به دست هارون داد و او را در تصمیم خود جدی و شتابزده كرد، محمد بن اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام برادرزاده ی امام كاظم علیه السلام بود.

او با علی بن جعفر برادر امام كاظم علیه السلام خدمت امام آمد و عرض كرد: قصد سفری دارم، مرا موعظه كن. امام علیه السلام فرمود: «أوصیك أن تتقی الله



[ صفحه 128]



فی دمی»؛ سفارش می كنم تو را كه درباره ی خون من بترسی و سبب ریختن خون من نشوی.

محمد گفت: هر كس درباره ی تو بدی كند، به خودش می رسد. سپس برای بدخواه امام علیه السلام نفرین كرد و سه مرتبه سر مبارك امام علیه السلام را بوسید و حضرت همین سفارش را تكرار كرد.

علی بن جعفر می گوید: حضرت كاظم علیه السلام كیسه ای كه محتوی صد دینار بود، به من داد تا برای كمك خرجی به او بدهم. عرض كردم: اگر در كشتن شما كمك می كند، چرا به او احسان می كنی؟

در پاسخ من فرمود: هر گاه من صله ی رحم می كنم، او قطع رحم می كند؛ از این رو خدا عمرش را كوتاه می كند. سپس سه هزار درهم دیگر كه در همیانی بود، به او داد.

علی بن جعفر می گوید: گمان كردم دیگر به بغداد نمی رود، اما در عین حال به بغداد نزد هارون رفت و به وی گفت گمان نمی كردم بر روی زمین دو خلیفه باشد، تا این كه دیدم مردم به عمویم موسی بن جعفر با وصف خلافت سلام می كنند.

به این ترتیب سخن چینی كرد و هارون را بر ضد امام كاظم علیه السلام برانگیخت.هارون نیز دویست هزار درهم برای او فرستاد، ولی خداوند او را به بیماری «ذبحه» (درد شدید گلو) مبتلا كرد كه یك درهمش را نیز به مصرف نرسانید و به این ترتیب از دنیا رفت. [1] .



[ صفحه 129]




[1] كافي، ج 1، ص 485؛ كشف الغمة، ج 3، ص 32.